Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (7581 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Bierflasche {f} U بطری آبجو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Pfand {n} U گرو [پولی که برای بطری یا قوطی نوشیدنی داده می شود وپس از برگردادن بطری خالی پس داده می شود.]
Bier {n} U آبجو
Bierschaum {m} U کف آبجو
Blume {f} U کف آبجو
Bierlokal {n} U آبجو فروشی
Bierstube {f} U آبجو فروشی
Brauer {m} U آبجو ساز
Brauerei {f} U آبجو سازی
Bock {m} U آبجو [نوعی]
Bierglas {n} U لیوان آبجو
Bierhefe {f} U مخمر آبجو
Flaschenbier {n} U آبجو شیشه ای
Brauhaus {n} U کارخانه آبجو سازی
Bierkrug {m} U آبجو خوری بزرگ
Bräu {n} U کارخانه آبجو سازی
Bierbart {m} U رد آبجو روی لب بالایی
Ein Bier spendieren. U یک آبجو [برای کسی دیگر] خریدن.
Er stürzte das Bier in vier Zügen hinunter. U او [مرد] آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
Ein Bier bitte und danach einen Rum zum Nachspülen. U لطفا یک آبجو و بعد یک عرق رم که گلویم را صاف کند.
Bart {m} U رد نوشیدنی روی لب بالایی [مانند شیر یا آبجو و غیره]
Schluck zum Nachspülen [stark alkoholisches Getränk] U آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
Flasche {f} U بطری
Rachenputzer {m} U آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند [اصطلاح روزمره]
Fläschchen {n} U بطری کوچک
Korkenzieher {m} U در بطری بازکن
Brandflasche {f} U بطری آتش زا
Ampulle {f} U بطری کوچک
Flaschenpfand {n} U گروی بطری
Wasser in Flaschen U آب در بطری [پلاستیکی]
Bettflasche {f} U بطری آب گرم
Flaschenhals {m} U قسمت باریک بطری
Pikkolo {m} U بطری شامپاین کوچک
Abfüllanlage {f} U دستگاه مخصوص پر کردن مایعات در بطری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com